شعری از نوای اصفهانی

ساخت وبلاگ

واجب الحج شدگانی که از این بوم برند

عازم خانه ی حق اند و زحق بی خبرند

دلشان چون حجرالاسود سخت است و سیاه

از خدا غافل و مشتاق طواف حجرند

واجب الحج شده اند امسال از مال كسان

ناكسان بین كه به سوی چه كسی ره سپرند

به اله كه این غافله این حجاج ریا كار و دنی

ظاهر آراستگانند ولی بد سیرند

برده از یاد به كل مسئله ی خمس و زكات

زیر دین فقرا مانده به پا تا به سرند

زن و مرد و پسر و دختر و هم میهنشان

همه از جور همین طایفه ی خونین جگرند

هست در كوی همین طایفه بس پیر و فقیر

كز تهی دستی در آتش غم شعله ورند

این همه حاجی از این كشور این قدر گدا

بهر نانی به فغان بر سر رهگذرند

سعی دارد كه شود گفته ی مجمیر تعریف

بهر اینان كه ز راه بشریت بدرند

رفت و از حضرت صادق پرسید

بو بصیر آنكه به تاریخ ذریرش شمرند

كه ایا زاده ی پیغمبر حجاج امسال

گویی از وضع صدا بیش تر از پیشترند

حضرت آنگاه دو انگشت مبارك بگشود

گفت بنگر كه ایشان بشرند یا جانورند

بو بصیر آنگه از دیده ی دل كرد نظر

دید محرم شدگان اكثرشان گاو و خرند

هر چه حاجی رود از كشور ما نیز كنون

با چنین وضع از این گاو و خران پست ترند

گاه احرام به فكر همه مشغول خداست

غرق ، این طایفه در فكر قماش و شكرند

همه نشنیده صدای حق و لبیك گویان

در منا چون شتران در عقب یكدیگرند

چون ابوطالب یزدی همه هنگام طواف

گردن افراشته مستوجب ضرب تبرند

كاشكی صاعقه ای آید سوزد همه را

تا دگر شمع از این خانه به مسجد نبرند

تا دگر نان نگذارند به خوان دیگران

با وجودی كه كسان همه بی ما حضرند

هیچ كس مانع این فرقه ی جاهل نشود

كه خطا كرده و در نزد همه محترمند

نهی منكر نكنند امر به معروف كسان

اولیای وطن ما چقدر بی هنرند

حرمت آنان كه برین قوم گذارند (امیر)

مردمی كور دل ابله و كوتاه نظرند

مقالات...
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 5 آبان 1398 ساعت: 20:16