مقالات

ساخت وبلاگ
توتالیتار یعنی تمامیت خواهاغلب مردم ما بشدت خودخواه هستند انها بیشتر علاقه دارند دیگران مرده باشند تا مگر زنده نباشند و به موفقیتی دست پیدا کننداغلب مردم ما ظاهرا درد دیگری را دارند اما فقط وقتی که ان شخص مرد نه در زمان زنده بودنش . این یک مصیبت است و این مصیبت وارده را به شما و تمام اهالی کره خاکی تسلیت عرض میکنمانها با شعار های مرگ بر فلان و مرگ بر فلانی اگر کسی ،کسی را بکشد داد و فغان سر میدهند نمیدانند که خودشان روزها و ساعتها در حال زنده کشی هم نوعان خود هستند . این مردم زنده کش و مرده پرستند بارها گفته و به تجربه نیز دیده ایم . حالا در صف معترضین کسانی را میبینم که خودشان به حق و حقوق دیگران هیچ اهمیتی نمیدهند و اینجا ایستاده اند و داد سر میدهند و از حق صحبت میکنند حقی که خودشان برای دیگران هرگز قائل نبوده اند . ولی عزیزان بدانید ما همه حق انتخاب داریم هر وقت توانستید به حق انتخاب دیگران احترام بگذارید میتوانم بگویم که شما میتوانید حق داشته باشید در برابر بی عدالتی مبارزه کنید .  |+| نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۱ساعت 1:10&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 110 تاريخ : جمعه 1 مهر 1401 ساعت: 8:34

میخام برم تو خیابون همه باید برن-- تو؟ تو میخای بری تو خیابون بری علیه چی اعتراض کنی علیه این حکومتی که نمیذاره مردم راحت نفس بکشن-- برو بابا تو اول باید خودت رو درست کنی وگرنه که خودت خیلی بد تر از ایناییمگه من چمه ؟-- یادت رفته نه . تو بخاطر این که اون دوستت رفت نمایشگاه یکی که باهاش لج بودی کلا اسمشم نیاوردی حالا تو میخای جلوی کسی بایستی تو به دوستت حق انتخاب ندادی بعد این چه اعتراضیهربطی نداره این حکومته باید دست از سر مردم برداره---نه نه اشتباه نکن . خودت دست از سر رفیقات بردار . تویی که نمیتونی حق انتخاب رو برای دوستان قائل باشی نمیتونی یک جامعه رو با اعتراض چسکی عوض کنینه خب من ببین اون موقع هم گفتم اون انتخاب کرده منم انتخاب خودم رو دارم-- اره راست میگی . انتخاب تو طرد کردن اون بود تو طردش کردی چرا چون تو زمین تو نبودن . تو به حق انتخابش احترامی قائل نشدی . در حالی که میدونی که هنرمندا فقط و فقط همدیگه رو دارن . کی اومد برای من تره خرد کنه که من بکنم-- ای بابا همه همینو میگن تو هم یکیشنه کی اومد دستمو بگیره که منم دستشو بگیرم--اَه تو تا اونجایی که من فهمیدم فقط به خودت و منافع خودت فکر میکنی حتی الان هم که جو گیر شدی داری به منفعت های خودت فکر میکنی چون دوست داری که اعتراض کنی همین در حالی که نمیدونی تو هم بازیچه کوچولویی هستی تو یک عروسک خیمه شب بازی برای این سیستم هستی که به راحتی میشه خشمت رو به اوج رسوندهروقت تونستی برای حق انتخاب دیگران اهمیتی قائل بشی و زیر لب غرنزی میتونی برای دیگران از جونت مایه بذاریحالا هم اگه خیلی علاقه مندی معترض باشی برو ادامه بده ولی یادتم باشه تو برای کسی جز خودت حق انتخاب قائل نیست مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 112 تاريخ : جمعه 1 مهر 1401 ساعت: 8:34

فرض کن بری به دیدار اقا امام حسین بعد بگی خبر خوب برات دارم اقا . اومدنی یه امر به معروف کردم جانانه در همین راستا یک نفر رو هم کشتم اقا امام حسین چی میفرماید حتمن خواهد گفت دمت گرم روحم رو تازه کردینه یه کمی فکر کن واقعا این بود رسالت اسلامبه قول اون مداح که میگفت ایکاش زده باشن که اگر به خاطر حجم نا امنی که براش بوجود اوردن سکته کرده یعنی از ترس سکته کردهاز ترس ، میفهمی یعنی چیاینطوری میشه که مردم به دین و به کل دستگاه حسین علیه السلامبی اعتماد میشن و نا امید میشن از زندگی در ایران  |+| نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۱ساعت 20:27&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 110 تاريخ : جمعه 1 مهر 1401 ساعت: 8:34

ماجرای گربه یک چشمچندی پیش یک گربه از مادرش جدا شده بود و سر یه سانحه یک چشمش آسیب دیده بود و از محل زندگی خودش دور افتاده بوداون از اونطرف یک ساختمان به اینطرف افتاده بود و خب کاریش نمیشد کرد .به هر کسی که قصد کمک بهش داشت حمله میکرد تا از خودش دفاع کنه . طبیعت این بلاها سبب شده بود تا حالت تهاجمی خودش رو حفظ کنه . و حتی وقتی کسی باهاش کاری نداشت به در و دیوار هم حمله میکرد چطور میشد به این گربه کمک کرد . باز کردن یک راه جدید و نشون دادن افقهای بی انتها به او سخت بود .درست مثل اون جنگجویی که حتی چندین سال بعد از اتمام جنگ . در یک جزیره خودش رو مخفی کرده بود و باور نمیکرد جنگ میتونه تموم شده باشهبسیاری از ادمها بین ما زندگی میکنن که تحت چنین معادلاتی زندگی خودشون رو به فنا دادن . این معادلات اونها رو به یک بچه گربه زخمی مبدل کرده و در همه به یک اندازه ای حتی به قدر سر سوزناز این مدل ادمها دیده میشهبرای همینه گاهی وقتها که میخاهی به کسی کمک کنی . اون شخص برداشت کاملا متفاوتی از اون کمک دارهمثلا تو اگه به یک زن بی پناه کمک کنی حتمن بخاطر پناه دادن به اون زن یک پیشنهاد بیشرمانه داریاگر به یک دختر در جمع کردن وسایلش کمک کنی حتمن قصد داری مخ اش رو بزنی . اگر به رفیقت کمک کنی حتمن یه جایی باید اون هم این کمک رو جبران کنه .شناختن این دسته از آدمها خیلی خیلی سخته . اونها خیلی عادی و به طرز باور نکردی با این سرزمین عصر مدرن هماهنگ شدن ولی تفکراتشون بخاطر اسیب های روانی و جسمی که بهشون وارد شده .در همون دوران تخماتیک قبل مونده و اونها نمیتونن بپذیرن که ما الان در شرایط جنگ نیستیم .آسیب های اونها باعث لطمه زدن و آسیب در باقی ادمها میشه و گاهی به طرز جدی روح دیگری رو لجن مال میکنن و پاک مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 110 تاريخ : جمعه 25 شهريور 1401 ساعت: 13:46

میگویم  میشودوقتی چشم باز میکنم  لطافت شکوفه های پروازی را  میبینم که با نور  هایی در هم برق میزنند  یا تلالویی که در شبنم افتادهناگهان لبخندی  می آید و بوسه بر لبم مینهدمیفهمم میشود با کلمات هم پیانو نواخت و  اشک  چشمه مقدسی  میشود در ان لحظهفکر میکنم  چه اهمیت  دارد که چه کسی بد بود و چه کسی خوب . هر کس  تا جایی همراهم بود  و برای ان همراهی از  او سپاسگزارمحالا خدا را میبینم که دستم را میگیرد  و این کودک اشفته را با خود همراه میکند . او را میخوانم  و هیچ وقت نیست اما در دلم روشنی میبخشدقایم باشک از این دست چه قدر  زیباستکه میخوانی  و حتی  با لبت همراهی  نمیکند  بعد تر  حس میکنی  طبیعتی  یا غنچه گلی   یا خود بادی که بی مهابا بر هر جا میوزدمثل اخر داستان  حس میکنی همه چیز خوب شد .  اصلا مهم نیست  چقدر زخم خورده ای اخرش  حس میکنی  در اوج درد  یک نفر به تو میگوید   هییییی دستت رو بده مناز  انتهای  چاه بیرون میایی اماده ای تا دوباره  در چاه دیگر بیفتی  انهم  نا خواستهاما  ان بالا  یکی هست که حواسش را خوب به تو داده  خود را ببین و بعد اگر توانستی  انکار کن  |+| نوشته شده در  دوشنبه ششم تیر ۱۴۰۱ساعت 23:18&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 120 تاريخ : يکشنبه 2 مرداد 1401 ساعت: 16:37

گاهی  حس میکنم خدا دقیقا میخاد من همونجایی باشم که اون میخادو بعد از دیدن کلیپ مسخره نمایشگاه چهل سالگی  متوجه شدم که چرا حذف شدم تو فکر کن استاد ها یا دست کم بگیم شبه استادها اسمشون به حالت رقص روی یک کلیپ قرار گرفته و یک اهنگ فوق العاده رقصی بازاری روش گذاشته شده که با اون اهنگ میشه رقصیدفکر کن  اولش که پوستر نمایشگاه رو دیدم  چقدر حسرت خوردم که حیف شد واقعا نهاما بعدش  یه کلیپ دیدم که همون پوستر  عالی رو با این رقص لگد مال کرده بود میدونی یعنی  کافیه که به خانم نیره بگن اقا ما یه سفارش داشتیم میخواستیم گوه بزنی به یه نمایشگاه حرفه ایی  میتونیاونم با اعتماد به سقف همیشگیش  میگه نگران نباشید هماهنگ شده و با هماهنگی  نمایشگاه رو به یک جور گوه تبدیل میکنه خیلی ساده و روانکار خاصی هم نمیکنه اجازه میده مسئولین حرفه ایی یک پوستر حرفه ایی طراحی کنن بعد روش اهنگ میذاره و اسامی رو به رقص در میاره فکر کن اون وسط  سعید نقاشیان اسمش داره میرقصه یعنی اعتباری که این همه مدت سعید نقاشیان برا خودش دست و پا کرده با یک کلیپ به لجن کشیده میشهنه تنها اون بلکه نمایشگاه خصوصی با اون ید و بیتش هم با یک بوم غلطون  اسفالت میشهبله خوب بشناسیدکسانی که به راحتی  تو رو از یک هنرمند بودن  تبدیل میکنن به یک رقاصه بی ارزش و با یک کلمه  _از قبل هماهنگ شده  تو رو میکشونن تو ورطه کثافت . امشب بعد از دیدن اون کلیپ خیلی  خندیدم  روحشون شاد و یادشون گرامی  چی میشه که ادم اینطوری  باعث خنده دیگران میشه واقعا از طرفی دوستی از دوستان ما هم تصمیم داشت نمایشگاه رو بره ببینه چه خبره  او خدای من . یعنی&nb مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 2 خرداد 1401 ساعت: 9:24

همینطور که دارم ادامه میدم  بین  طراحی با دست ازاد و طراحی  با هاشور  و طراحی  فرم ها گیر میکنم میبینم هر قدر که پیش میری  کارهای قبلی تو برات بی ارزش میشهتو میتونی  همه اونکارها رو انجام بدی اما این که ایا تو کدوم موفق تری .دارم میبینم که هر کسی با پوشش دادن ضعف هاش  داره  کاری  رو انجام میده که به شکل روتین در اومده و همون رو تا اخر عمر انجام میدهبه شخصه نمیتونم زیاد با این  مسئله موافق باشمامروز فهمیدم که هنوز خیلی  باید طراحی کنم  |+| نوشته شده در  سه شنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۱ساعت 11:5&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 2 خرداد 1401 ساعت: 9:24

اگه یکی با رفتارش چراغ سبز نشونت داد بعد تو رو پس زد این یعنی چی آیا تو داری اشتباه میکنی ؟؟آیا یک احساس درست و انسانی رو که با هر انسانی متولد میشه رو باید نادیده گرفت ؟؟از کسی خوشت میاد اونم بخاطر رفتار اون شخصه بعد مطمئن باش اگه اون باهات درسترفتار نکنه خب معلومه که بدت میاد ازش و سمتش نمیری . ادم سمت چیزهایی میره که جذبش میشه مگه نه . باید بگم متاسفانه دنیا اینجوری نیست . سمت ادمها اگه خواستی بری اول بذار حداقل سه سال بگذره . اینو جدی میگم . خودتو هم تخریب نکن .میدونم شاید وجودت پر از عشق باشه . اما اشتباهه . نکن برادر من . اونها تو رو نمیشناسن . تو هم اونها رو نمیشناسی .   |+| نوشته شده در  پنجشنبه بیست و سوم دی ۱۴۰۰ساعت 11:50&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 140 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:56

ما ها همه در خود ترسهایی داریم . ترس هامون اینطور نیستن‌که مثلا ترس از تاریکی باشه یا ترس از موجود ناشناخته . بلکه گاهی ترسهایی داریم که برا خودمون درست تعریفش کردیم . ترسهایی مثل از دست دادن . طرد شدن .حفظ ابرو  و برای همین خیلی از موارد حرفمون رو نمیزنیم . میترسیم که حالا چه برداشتی میخان بکنن میترسیم از طرد شدن . از نوع قضاوت شدن توسط دیگران . میترسیم .همه این حرفها رو اینجا مینویسم چون میترسم که دیگران منو قضاوت کنن . اما خب مگه من چیزی غیر از اینمخیلی جاها سعی میکنیم قیافه بگیریم و به نوعی احترام بگذاریم به کسانی که دوزار ارزش ندارن . واقعا چرا چون کارمون لنگ اونهاست و اگه این کار رو نکنیم احتمالا کار خودمون هم پیش نمیره . ما یک‌مشت ترسو هستیم که این مسئله در جنگ هم مشخص نمیشه بلکه باید در یک محفل دوستانه بررسی کنی ببینی کی واقعا خودش رو ترجیح میده به این که دیگران بخاد خوششون بیاد   |+| نوشته شده در  یکشنبه بیست و ششم دی ۱۴۰۰ساعت 15:14&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 150 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:56

دلم فرسنگها زیر دریا را میخواهد .فرسنگ ها تنهایی . وقتی میبینی  جوابمهر  میشود جفا . رحم میشود نامردی . عیب پوشی میشود خطا . وقتی دائم از عشق سخن گفته میشود و در لحظه اتفاق بجای عشق باد هوا مینشیند . بله باد هوا . چرا که چشم ظاهر بین بر عقل حکم میراند و حق هم دارد . به هر حال ما حیوانیم دیگر . فصل جفت گیری هر روز است و همه سر سپرده ی یک اصل واحد . اینجا تصور میکنی تو خدایی هستی اما چون تو بسیار هست . همه سر سپرده سیستم . از کودکی میآموزند چگونه به فکر خود باشند . انسانیت سالهاست مرده   |+| نوشته شده در  شنبه دوم بهمن ۱۴۰۰ساعت 2:5&nbsp توسط جاد  |  مقالات...ادامه مطلب
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:56