به او میگویند م.آذرفر

ساخت وبلاگ
کسی که به خودش میگوید میم اذر فر 
 اخیرا مصاحبه ایی از خودش در یک روزنامه اشنا درج نموده 

نقاشی را از چه سالی و چگونه شروع کرده‌اید؟

من نقاشی را از سال 64

(لازمه که اینجا اشاره کنم او متولد 1360 هستش  یعنی شما فکر کنید از چه سالی این کار رو شروع کرده ) یعنی سه  یا نهایتا چهار سالش بوده . و شما بگید یک بچه چهار ساله  ایا چیزی  زیادی از نقاشی حالیش میشه اون هم به طور جدی . کما بیش همه ما یه جورایی بچه گی هامون نقاشی کردیم  اما هیچ کدوم از ما پدری مهربان نداشتیم که با ما از سر لطف  و مهربانی  بخاد  در کلاس نقاشی ما رو ثبت نام کنه . چون کسی نیاز ندیده . )

و در محضر استادانی چون وارت‌گس آسریانس، کامران کهنمویی و عباس کاتوزیان شروع کرده‌ام و پس از مکتب رئالیسم که از این استادان آموخته‌ام، به‌مرور با بررسی و مطالعه و نقاشی کشیدن مداوم مسیر خودم را پیدا کرده و در تمام این سال‌ها ضمن آموزش نقاشی به شاگردانم، نقاشی کشیده‌ام و به پژوهش در تاریخ هنر نیز بی‌اعتنا نبوده‌ام.

 

چه آثاری از شما، در این نمایشگاه به نمایش گذاشته خواهد شد؟

این رویداد شامل دو بخش است؛ یک بخش به نقاشی‌هایی که در سال‌های اخیر کشیده‌ و به نمایش عموم نگذاشته‌ام، اختصاص دارد که شاید هم نتوان آن‌ها را بر اساس عرف و قاعده زیست هنری بسیاری از نقاشان در یک مجموعه و دوره مشخص قرار داد چراکه به نقاشی کردن دوره‌ای اعتقاد ندارم. شاید تنها دوره کاری با تعریف رایج دوره را بتوانم به آن اختصاص دهم شامل 17 اثری است که از سال 70 تا 80 و تحت عنوان دوره دگردیسی خلق کرده‌ام ولی در مجموع اعتقادی به دوره‌ای کار کردن ندارم. طبیعتا فصل مشترکی میان آثارم دیده می‌شود که از نگاه، جهان‌بینی و حتی تکنیک و روش منحصر به خود من ناشی می‌شود. اصلا نمی‌توانم این موضوع را بپذیرم این‌که در قالب یک تئوری، در طول یک دوره زمانی، اتودهایی بزنم و در نهایت بیست یا 25 اثر ارائه کنم و بگویم این کارها نتیجه یک دوره کاری من است. بخش دیگر آثار این نمایشگاه به کالیگرافی‌هایم اختصاص دارد.

چرا عنوان این نمایشگاه را «این نیز بگذرد» گذاشتید؟

اتفاق جالبی که در این سال‌ها برای من افتاد این بود من دو اثر را در فاصله زمانی پنج سال با عنوان «این نیز بگذرد» خلق کردم که بر همین اساس تصمیم گفتم که عنوان نمایشگاه را نیز از این دو اثر انتخاب کنم. پشت این نام فلسفه خیامی جا خوش کرده است. سهراب سپهری نیز در اشعارش این فلسفه را به‌خوبی بیان کرده است؛ تفکر در لحظه زندگی کردن. در حوضچه اکنون آب‌تنی کردن. من همواره با وجود تمام دشواری‌هایی که با آن روبه‌رو بوده و هستم و گاه من هنرمند را وادار به‌نوعی انفعال می‌کند سعی کرده‌ام در لحظه زندگی کنم.

 

چه شد تا به‌عنوان یک نقاش تصمیم گرفتید که پرفورمنس اجرا کنید؟

من هیچ اصراری بر واژه پرفورمنس ندارم و منتقدان باید عنوان مناسبی برای آن انتخاب کنند. من بر اساس یک کار پژوهشی به یک پرفورمنس(هنر اجرا) رسیده‌ام که نتیجه‌اش دو پرفورمنس مطرح و پر استقبال شد. اولی در مقابل موزه هنرهای معاصر و دومی بر سن تالار وحدت بود که به گفته مسئولان موزه هنرهای معاصر و برگه‌هایی که میان شرکت‌کنندگان توزیع کردیم، بیش از سه هزار نفر از این اجرا دیدن کردند.

این دو پرفورمنس با عنوان «رنگاهنگ یک و دو» اجرا شد که دوئتی بینامتنی و بداهه بین خلق نقاشی و موسیقی بود که آن‌هم در مقابل دیدگان صدها مخاطب شکل گرفت و خلق‌الساعه اجرا شد.کاری که من کردم اجرای بداهه در حضور مردم بود. اعتقادم این است که هنر یک امر آفرینشی، جوششی و خلاقه است، اتفاقی ممزوج شده بین خودآگاه و ناخودآگاه هنرمند، نه ناخودآگاه مطلق و نه خودآگاه صرف زیرا اگر هنر ناخودآگاه صرف باشد، امری تصادفی و غریزی است و اگر خودآگاه مطلق باشد، تکنیک و مهارت است. بنابراین بین تکنیک که از ریشه تخنه یونانی می‌آید و موضوع آرت، فاصله‌ای قائل هستم. در طول تاریخ، کارهایی هستند که زیبا هستند و از لحاظ تکنیکی به دشواری اجرا شده‌اند اما آن‌ها را به‌عنوان فن و صنعت می‌شناسم و نه هنر.

 

آیا در آینده نزدیک پرفورمنس دیگری اجرا خواهید کرد؟

بله؛ قصد دارم در سال آتی پرفورمنس دیگری البته این بار با همراهی هنر تئاتر داشته باشم و برای اجرای آن تالار اصلی وزارت کشور و در فضای باز باغ ملی را مد نظر دارم اما هنوز جزئیات این اجرا مشخص نشده است. قصد دارم مکان اجرا به‌گونه‌ای باشد که در اجرا میزبان مخاطبان بیشتری باشم.

 

 

 

 

 " alt="اثری از علیرضا مجابی " />

" alt="اثری از علیرضا مجابی " />

" alt="اثری از علیرضا مجابی " />

این دو اثر اولی  مربوط میشود به سالهایی که اون نقاشی رئال انجام میداده و  بشدت ضعف دارد . کاری اخری هم مربوط میشود به  کاری که در پارک ملت در سال 93  انجام داد  و سعی کرد  تا مردم را به هنر دعوت  کند البته این کار بیشتر   به یک نوع خود نمایی ماننده است تا  هنر نمایی . همانطور  که خواهید دید در  تمام پوستر ها عکسی از خود را نیز چاپ میکند تا شناخته شده باشد . و ایا یک نفر را  به  این نوع  بشناسند  یا این که  ادمی را با هنر خود بشناسند . نظر شما چیست  فی الحال 

 

به گفته خود دو سال نزد استاد عباس کاتوزیان بوده در حالی که استاد  بسیار سخت گیر بوده و به همین خاطر  این گویش  وجهیی ندارد . در مورد کالیگرافی نیز او مدعیست که سبکی  از کرشمه را پدید اورده در حالی که خط کرشمه  از استاد احمد اریا منش  شروع شده  و سبک نوشتاری  م اذر فر  تنها ملغمه ایی از  دو نوع نوشتن معلی و کرشمه است  که با سختی  و توسط مداد نوشته میشود . 

 برای  اثبات این گفته ها میتوانید از اون بخواهید که در حضورتان  با یک قلم  خوش نویسی  بنویسد . . به نظر بنده  چون روزگاری  تابلو نویس بوده . میتواند  در امر نوشتن با مارکر  بسیار توانا باشد که خالی از وجه نیست اما با قلم بعید میدانم .  البته تمام این خرده گیری  ها بخاطر  خراب کاری هایی است که او در طول مدت تدریس خود  نسبت به شاگردان روا داشته و بر انان سخت میگرفت در حالی که خود در امر رئالیسم بسیار  ناتوان است . برای  نمونه  از اون بخواهید  شما را به تصویر بکشد  همان چیزی که از همه هنرمندان میخواهید . و او این کار را نخواهد توانست . چرا که در این امر  ناتوان است . او مدرن را به شکلی  فجیح کار میکند اما چه میشود کرد . دایره هنرمندان بسیار  کوتاه است و ناچار به پذیرش او هستیم امید است که در نهایت  کمی  هنرمندانه تر  و با ریز بینی  بیشتر به تصویر  بپردازد . یا حداقل مدعی چیزی نشود که صاحب ان نیست ..

او در مورد پرفورمنس خود . یعنی همانا  ریختن رنگهای گران روی  تابلو  سفید و نواختن پیانو . یا  رنگ ریختن خود روی یک بوم گران قیمت  به همراه ضرب های تار . گفته است  که نمیداند که این پرفورمنس است یا خیر .  به مدد تبلیغات وسیع  بسیاری از هنردوستان در ان محفل ها جمع شدند . شوی جالبی بود اما ایا وقاعا هنر بود . 

حال نیز با این اتفاق اخیر خویش در خانه هنرمندان . نام خیام را میبرد . که حس و حال خیامی  دارد .  واقعا جای تاسف است که کودکی سعی میکند با چسبیدن به بزرگان خود را بزرگ کند .  او هر سال  به سر قبر سهراب میرود . این تلاش  یک شوی بزرگ است . که جای قدر دانی دارد درست مانند سلفی گرفتن های عباس جدیدی با این و ان .  او با بسیاری از هنرمندان به نام مصاحبه کرده  و متاسفانه این مصاحبه ها در جایی خاک میخورند . متاسفم  که جامعه هنر باید  چنین کسی باری سنگینی را به دوش بکشد  تا برای  ان که بتواند از هنر به نفع خود به خوبی سو استفاده کند به دنبال فرصتی  است که بتواند از هر چیزی به نفع خویش  بهره بجوید . //

 

 

مقالات...
ما را در سایت مقالات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalinnaa بازدید : 190 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 16:03